شهید شیرودی به روایت ویلنسل/ استفاده از آوای انسانی برای نمایش عمق فاجعه
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۷۴۹۵۷
مسعود سخاوتدوست از آهنگسازی دو فیلم سینمایی «آسمان غرب» «احمد» و چالشهای آن سخن گفت.
به گزارش ایسنا، مسعود سخاوتدوست که امسال به عنوان پُرکارترین آهنگساز چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر شناخته میشود، برای ۲ فیلم سینمایی «آسمان غرب» به نویسندگی و کارگردانی محمد عسگری و «احمد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی و نویسندگی امیرعباس ربیعی و رضا محبینوری آهنگسازی کرده است؛ ۲ فیلمی که ژانرهای متفاوتی دارند و ساخت موسیقی برای آن با چالشهای مختلفی روبهرو بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*شما در چه مرحلهای به پروژه «آسمان غرب» پیوستید؟
حدود ۸ ماه پیش این پروژه در مرحله فیلمنامه به من پیشنهاد شد و حتی میتوان گفت قبلتر و از مراحل ابتدایی در جریان این پروژه قرار داشتم.
*برای ساخت موسیقی متن «آسمان غرب» آیا کل فیلمنامه را خواندید یا بخشهایی از فیلم را دیدید؟
در حقیقت بخش قابل توجهی از پیشزمینه کار در همان مرحله فیلمنامه ساخته شده بود اما بعد از اینکه گفتوگویی با کارگردان داشتیم و اولین رافکاتها را مشاهده کردیم، تغییرات قابل توجهی در ارکستراسیون و ساختار ملودی صورت گرفت اما تمهای اصلی در همان مرحله فیلمنامه بود که شکل گرفت و واریاسیونها و تغییرات دراماتیک بعد از دیدن رافکاتها به ثمر نشست.
* ژانر «آسمان غرب» مربوط به دفاع مقدس است؛ چه تفاوتی در این فیلم با سایر دفاع مقدسهای سینما دیدید؟ شما برای ساخت موسیقی متن این فیلم به چه المانهایی توجه کردید؟
تفاوت عمدهای که با کارهای قبلی من در این ژانر داشت، بحث پرواز و جنگهای هوایی و همچنین حماسه و سلحشوریهایی بود که این بار به جای سنگرها و زمین، در آسمان صورت میگرفت و این خودش میتوانست الگوی تماتیک و ملودیک به من القا کند و هم یک الگوی ارکستراسیونی و مبتنی بر سازبندی داشته باشد. مهمترین مولفه اثر، بحث آسمان بود که ملودیپردازی و اتمسفر صوتی باید متناسب با این فضای جغرافیایی میبود. البته اتمسفر خاص آسمان و افکتهای صوتی که عموما در هلیکوپتر و هواپیماها مورد استفاده قرار میگرفت، جزو المانهایی بود که من در موسیقی فیلم استفاده کردم.
* از چه سازهایی بیشتر استفاده کردید؟
ساز اصلی و روایتگر شهید شیرودی، ویلنسل است. هرچند من به لحاظ تماتیک به این الگوی صوتی وفادار بودم که برای شخصیت شهید شیرودی طراحی شده است اما در یادبود گاها از ساز دیوان هم برای روایتگری شخصیت دراماتیک شیرودی استفاده کردم و ارکستر زهی به عنوان همراهی کننده در برخی مواقع و شرایط تم اصلی شهید شیرودی را مینوازند اما روایتگر اصلی روی ساز ویلنسل بنا شده است.
* جدا از هیجانی بودن و موضوع دفاع مقدسی فیلم آیا به شخصیت شهید شیرودی هم برای ساخت موسیقی متن توجه داشتید؟
هرچند بخش قابل توجهی از کار جنبههای هیجانی و جنگی خود را دارد اما ملودی اصلی کار که برای من اهمیت داشت، بیشتر یه جنبههای درونی و روانشناختی شهیدشیرودی اشاره میکند. به طور واضح سلحشوری همراه با عصیانگری و عِرق به وطن و میهنپرستی در عین حال عشق به خانواده در حد اعلایش و همچنین نگاه فراقومیتی که دارد جزو فضیلتهای اخلاقی ایشان بود که تلاش کردم در ملودیپردازی و ارکستراسیون رعایت کنم. ملودی اصلی کار سعی کرده است روایتگر تمام خصوصیات اخلاقی شهید شیرودی باشد.
* فیلم «آسمان غرب» مربوط به روزهای اول جنگ در قصر شیرین است. آیا شما از موسیقی محلی آن منطقه در متن فیلم استفاده کردید؟ موسیقی محلی قصر شیرین به شما ایده داد؟
در حد اتمسفرسازی استفاده شده به ویژه قسمتی که مربوط به عشایر است، سعی شده ویژه از اتمسفر موسیقی آن خطه بهره برده شود اما اینکه برای این موضوع باکس جداگانه ملودیک در نظر گرفته و روی واریاسیون آن کار شود، در اولویت سوم و چهارم بوده و در اولویت اول نبوده است. ما سعی کردیم استفاده از موسیقی محلی را در حد یک رایحه استفاده کنیم نه به عنوان محوریت اصلی کار چرا که در غیر این صورت با کثرت روایات ملودیک مواجه میشدیم و وحدت کار را از دست میدادیم.
* آیا شما به موسیقی دهه ۶۰ در این فیلم وفادار بودهاید؟ یا موسیقی متن بیشتر حال و هوای امروز را دارد؟
بله؛ سعی کردم در لایههای زیرین موسیقی این موضوع را لحاظ کنم به ویژه در ملودیپردازی اما میتوان گفت بیش از ۶۰ درصد کار موسیقی معاصر و ترکیبی از هر دو نوع است. شاید روایت اصلی حتی موسیقی الکتروآکوستیک باشد و این موضوع باعث میشود کمی از دهه ۶۰ فاصله بگیریم اما به لحاظ باطنی لایههای ملودی پردازی و حتی رویکرد کلاسیکی که نسبت به نقطهگذاریهای دراماتیک صورت گرفته، مبتنی بر موسیقی دهه ۶۰ است.
آسمان غرب* شما در جشنواره امسال علاوه بر ساخت موسیقی متن «آسمان غرب» در فیلم سینمایی «احمد» هم آهنگساز بودهاید، آیا پروژه این دو اثر را باهم پیش بردهاید؟
فیلمنامه فیلم سینمایی «احمد» و «آسمان غرب» همزمان با هم بدست من رسید اما کار «احمد» را زودتر شروع کردیم چراکه به لحاظ داستانی طولانیتر بود و مجبور بودیم سکانس به سکانس خط موسیقی آن را پیش ببریم.
* از آنجایی که ژانر این دو فیلم بسیار متفاوت از هم است، برایمان بگویید چگونه این مساله را مدیریت کردید که در یک جشنواره دو کار با این همه تفاوت داشته باشید؟
به لحاظ ساختاری و محتوایی هر دو پروژه باهم کاملا متفاوت هستند. «احمد» اثری بومیمحور است و موسیقی آن هم همینطور. در حقیقت بیش از ۷۰ تا ۸۰ درصد از موسیقی کار مبتنی بر موسیقی نواحی کرمان است و بخش هیجانانگیز و پرالتهاب و استرسش هم هم به لحاظ ارکستراسیون و سازبندی و هم به لحاظ زیباییشناختی کاملا متفاوت با «آسمان غرب» است اما از آنجا که زمان کافی برای پرداختن به تمهای هر دو پروژه بود، مشکلی پیش نیامد و «آسمان غرب» زودتر به پایان رسید.
* برای هرکدام از پروژهها چقدر زمان داشتید؟ آیا در نهایت به کیفیت مطلبوبی که مدنظر خودتان بود برای هر در پروژه رسیدید یا زمان کمی در اختیار داشتید؟
بله؛ به لحاظ فنی کاملا رضایت دارم و همچنین زیباییشناختی اما به طور کل در این یک دهه از هیچ کدام از کارهایمان رضایت ۱۰۰ در ۱۰۰ نداشته و نخواهم داشت. در حقیقت همیشه به دنبال شناسایی نقاط ضعف هستم تا آنها را در آثار بعدی برطرف کنم.
* با سازندگان این دو فیلم محمد عسگری کارگردان «آسمان غرب» و امیرعباس ربیعی کارگردان «احمد» چقدر تعامل داشتید؟
آقای عسگری و ربیعی هر دو از دوستان خوب من هستند. دوستی من با امیرعباس ربیعی قدمتش بیشتر است اما با هر دو از همان فیلمنامه در تعامل بودم و سکانس به سکانس با آنها درباره موسیقی اثر حرف زدیم و تعامل داشتیم. عموما هم تعاملها سازنده بود و به سمت مسیر اصلی کار با سرعت پیش میرفتیم. علیرغم اینکه جهانبینی هر دو کارگردان با هم متفاوت است و هر دو دارای زیباییشناسی خاص خود هستند اما هر دو جهان برای من لذتبخش، بسیار پویا و قابل تامل بود.
* برای ساخت موسیقی «احمد» که ژانر حادثهای دارد از چه سازهایی استفاده کردید؟ موسیقی متن در سکانسهایی که شهید احمد کاظمی در فیلم حضور دارد، موسیقی چه تفاوتی با دیگر سکانسهای حادثه بم دارد؟
موسیقی «احمد» بر اساس اتمسفر نواحی کرمان ساخته شده است و برای اینکه بتوانیم رنگ خاصی به کارکتر احمد بدهیم و آن حالت کویری و التهابی که در فیلم است، در موسیقی بگنجانیم، در ساختار برخی از سازها مثل گیتارباس و... دست بردیم. تم اصلی «احمد» با سازی نواخته میشود که شبیه تار باس است و با تغییر سیم و تغییر پوست به رنگآمیزی خاصی دست پیدا کردیم. اما به طور کل سازبندی «احمد» مبتنی بر چند استایل و ساختار متفاوت است. هم ساختار کلاسیک_سمفونیک را داریم و ساختار آنسان و موسیقیهای نواحی، سازهایی مثل عود، شکل تغییریافته تارباس، کمانچه، قیچک و ... سازهایی است که در «احمد» کاربرد دارد و مجموعهای از سازهای کوبهای هم برای ایجاد التهاب و اتمسفر استرس موسیقی فیلم را یاری میکنیم. از سوی دیگر ارکستر سمفونیک و در برخی موارد موسیقی الکترونیک برای ایجاد اتمسفر فضاسازی به کمک ما آمده است. مهمترین نکته در موسیقی فیلم استفاده از آوای انسانیست برای ایجاد حس بومی و محلی و عمق فاجعهای که در آن خطه اتفاق افتاده است.
احمد* آیا موسیقی این دو اثر در خدمت فیلم بودند؟ به نظر شما موسیقی از فیلم جلو زده یا خیر؟
تمام تلاشها در هر دو فیلم بر این بوده است که موسیقی از اتمسفر حاکم بر تصویر جلو نزند و کاملا در سنخیت باشد. موسیقی به عنوان یک الگوی جدی همراهی کننده باید بتواند به احساسات و عواطف و هیجانات حاکم بر فیلم عمق ببخشد اما در برخی موارد لازم بوده است که موسیقی نقش تالیفی داشته باشد. این اتفاق به ویژه در فیلم «احمد» رخ داده است.
در «آسمان غرب» گوشهای از مبارزات و ایستادگی سرسختانه شهیدحسین همدانی و حسین ادبیان در کنار خلبانان هوانیروز ارتش و نیروهای مردمی را برای جلوگیری از سقوط شهر سرپل ذهاب شاهد هستیم. این فیلم دلاورمردیهای شهید علیاکبر شیرودی را در التهابات یک ماه نخست جنگ در منطقه غرب کشور به تصویر میکشد. این اثر که روز چهارشنبه ۱۸ بهمن در سانس اول در سینمای رسانه به نمایش درمیآید، محصول سازمان سینمایی سوره و بنیاد سینمایی فارابیست که با مشارکت ارتش جمهوری اسلامی ایران تولید شده است. «احمد»، محصول مشترک سازمان سینمایی سوره و موسسه تصویرشهر که برای نخستین بار نقش موثر شهید احمد کاظمی را در 18 ساعت ابتدایی زلزله دلخراش بم به تصویر میکشد، در بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر 42 حضور دارد و جمعه 20 بهمن در سانس اول سینمای رسانه به نمایش درمیآید.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: مسعود سخاوت دوست جشنواره فیلم فجر 1402 جشنواره های فجر 1402 جشنواره های فجر 1402 جشنواره فیلم فجر 1402 دهه فجر جشنواره تئاتر کودک و نوجوان برای ساخت موسیقی ساخت موسیقی متن امیرعباس ربیعی فیلم سینمایی شهید شیرودی آسمان غرب اصلی کار دو فیلم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۷۴۹۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت بازیگر زن سینما از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می کند
همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: سیمرا حسن پور البته پیش از این هم در سریالهای شبکه نمایش خانگی مثل جیران حسن فتحی و رئالیتیشوی شب های مافیا حضور داشته است. حالا هم در حال بازی در سریال گردنزنی به کارگردانی سامان سالور، همسرش، است که تصویربرداریاش احتمالا تا مرداد ماه به طول می انجامد. با او در باره حضور در شبکه نمایش خانگی و سریال جدیدش صحبت کردیم:
در چند سال گذشته چندین همکاری با شبکه نمایش خانگی داشتهاید. از تجربه این سریالها بگویید. چه تفاوتهایی با تلویزیون وجود دارد؟
حتما تفاوت دارد. ممیزیهای کمتری هست و دستمان برای طرح مسائل مختلف بازتر است. من سر سریال جیران بودم و دو تا هم رئالیتی شو داشتم.
با توجه به این بازخوردها فکر میکنید مخاطبان تلویزیون بیشتر است یا شبکه نمایش خانگی؟
تلویزیون پیش از این بینندههای بیشتری داشت. رسانهای است که رایگان در اختیار همه است و همه میتوانند ببینند. به همین دلیل هم پیش از این بینندگان بیشتری داشت. اما مدتی است تعداد تماشاگرانش کمتر شده است. امیدوارم به روال سابق برگردد و باز هم همان تعداد بیننده را داشته باشد. برای این که جایگاه دیگری دارد. شما نمیتوانید مثلا سریال پایتخت را با هیچ سریال دیگری مقایسه کنید. چه اشکالی داشت که تلویزیون اینقدر پربیننده بود؟ شبکه نمایش خانگی یک مقدار مخاطبان خاصتری دارد که قشر متوسط رو به بالا هستند.
احتمالا یکی از دلایلش همان مبلغ اشتراکی است که باید پرداخت کنند.
دقیقا. تصور من همین است. کسانی که در شهرستانهای کوچک هستند یا از نظر مالی ضعیفند، به این پلتفرمها دسترسی ندارند. با این وجود بینندگان خودش را دارد که تعدادشان کم هم نیست.
اصولا رسانه برایتان مهم است؟ یعنی برایتان فرق میکند که در تئاتر باشید یا سینما یا تلویزیون؟
من از اول هم عاشق پرده نقرهای سینما بودم.
علیرغم این که کارتان را با تئاتر شروع کردید.
بله. من خیلی اتفاقی با تئاتر شروع کردم. من از اول سینما را دوست داشتم، ولی در دانشگاه تئاتر خواندم. برای نمایش مصائب استاد نوید ماکان کار آقای بیضایی برای ایشان تست دادم و پذیرفته شدم و کار کردم. ولی بعد سمت تصویر رفتم. تئاتر هم البته بسیار جذاب است، ولی من سینما را ترجیح میدهم.
از برنامه اسکار صحبت کنیم. چطور تجربهای بود؟
من اصولا در این برنامهها شرکت نمیکنم. ولی چون این کار آقای مدیری بود، رفتم. تجربه جذابی بود و ژ ژ صحنههایش در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. سر صحنه هم خیلی خندیدیم و خوش گذشت. مدتها بود انقدر نخندیده بودم. نعیمه نظام دوست واقعا دوست داشتنی است و باعث شد بخندیم. اصلا فضای خوبی سر تصویربرداری وجود داشت. خود آقای مدیری و بقیه کسانی با آنها هم گروه بودم مثل بهنام تشکر و محمدرضا هدایتی هم بسیار عالی بودند. نظرم نسبت به این برنامهها اصلا عوض شد.
این دومین همکاری شما با مهران مدیری است و پیش از این ساعت ۶ عصر را با او کار کرده بودید. کار با او چطور است؟
آقای مدیری آدم را بدعادت میکند. انقدر کار با او جذاب است که دیگر نمیخواهید بعد از آن سر کار دیگری بروید. چون شرایط کار خیلی انسانی و درست است.
این شرایط درست که می گویید، چیست؟
از نظر زمان کار خیلی خوب است به عوامل اهمیت میدهد. یعنی زمانبندی طوری نیست که از ۵ صبح سر کار باشی تا آخر شب. این باعث میشود بازیگر و همینطور بقیه گروه آرامش داشته باشند. این مسئله سر کارهای دیگر وجود ندارد. مقدار زمانی که در روز کار میکنند خیلی زیاد است و ساعتهای آفیشها هم بد است. ولی سر کار آقای مدیری همه چیز خیلی فکرشده است و جو آرام است. کسی سر کسی داد نمیزند و فضای بسیار آرامی وجود دارد. خودش هم انسان محترمی است و همه چیز سر کار خوب است. امیدوارم دوباره قسمت باشد با او کار کنم.
شما فیلم «تابستان همان سال» را هم در جشنواره سال گذشته داشتید که محمود کلاری کارگردانش بود.
به نظرم آقای کلاری یک فیلم ماندگار ساخته است. واقعا برای من تجربه درخشانی بود. در این قابها و تصاویر کیف کردم. هر لحظهاش برای من خوشایند بود که میتوانم با این قابها در تصویر بمانم. نمیتوانم بگویم چقدر برای من رویایی بود. تمام لحظهها انگار نقاشی میشد. فضای کار در دهههای سی و چهل میگذشت و من خیلی این زمان را دوست دارم. از گلدانهای حیاط گرفته تا دیوارها و غذایی که میخوردیم برای من جذاب بود. خوشحالم که توانستم این فضا را از طریق این فیلم تجربه کنم. اصلا علاقه من به سینما و بازیگری به همین دلیل است که میتوانم زندگیهایی را تجربه کنم که در واقعیت نمیشود.
از امکان تجربه زندگیهای مختلف در سینما گفتید. جایی هم گفته اید وقتی میخواهم نقشی را بازی کنم سعی میکنم با او زندگی کنم و او را وارد زندگی واقعی ام میکنم.
بله. تا جایی که میتوانم این کار را میکنم. مثلا در سه کام حبس که نقش یک پرستار را داشتم، واقعا ده روز در بیمارستان کنار پرستارها ایستادم و از آنها یک چیزهایی یاد گرفتم. سر فیلم تمشک هم سعی کردم زیست آن شخصیت را تجربه کنم. مثل او چادر سرم میکردم و بیرون میرفتم. وسایل ارتباط جمعی مثل موبایل و لب تاپ را کنار گذاشتم و خواستم تنهایی را تجربه کنم.
و اینها باعث شد افسرده شوید.
بله. من قبل از فیلم تمشک اصلا نمیدانستم افسردگی چیست. آدم شاد و سرحالی بودم و بازی کردن در این نقش واقعا برایم سخت بود. الان برایم خیلی راحت شده، چون دنیای امروز به این سمت رفته است.
بازی در تمشک و افسردگی که سراغتان آمد باعث شد ۶ کیلو وزن کم کنید. درست است؟
بله. سر آن کار ۶ کیلو کم کردم، سر کار آقای کلاری هم ۱۳ کیلو کم کردم. چون آقای کلاری میگفت یک این شخصیت نحیفتر و لاغرتر از تو است. مسئله دیگری که وجود دارد این است که به جز این که زیست شخصیتی را که میخواهم بازی کنم، از نزدیک تجربه میکنم. اگر شخصیت هم مربوط به گذشته باشد، در باره آن زمان مطالعه میکنم. سر کار تابستان همان سال، من تعداد زیادی کتاب قجری خواندم. میخواستم از کنار هم قرار دادن آنها به این درک برسم که یک زن در آن زمان چطور زندگی میکند. چون معتقدم آن حس را باید درون خودم پیدا کنم.
از کار با همسرتان سامان سالور بگویید. این نسبت ناخودآگاه روی کارتان تأثیر دارد؟
من و سامان طرز تفکرمان خیلی به هم شبیه است. هر دو در کار به هم آزادی میدهیم. اگر من برای نقشی مناسب باشم، نقش را به من میدهد، اگر نه هیچ اصراری نیست و او هم این کار را نمیکند. من سر کارهای دیگر هستم و او هم میتواند بازیگران دیگری را دعوت کند. ولی اگر جایی بفهمد نقش به درد من میخورد و من میتوانم چیزی به آن نقش اضافه کنم، حتما از من استفاده میکند. خودش همیشه میگوید وقتی بازیگری در کنارم است که برای کار تلاش میکند و بازیگر خوبی هست چرا از او استفاده نکنم؟ این را دارم نقل به مضمون میگویم، نمیخواهم از خودم تعریف کنم. میگوید من از بازیگری که ایده دارد و با عشق و علاقه تلاش میکند تا به نقش برسد، چرا استفاده نکنم. سامان هم در بازیگری من بسیار موثر بود. اولین کار من در سینما با او بود.
که برای آن جایزه هم گرفتید.
بله هم جایزه جهانی گرفتم و هم در فجر کاندید شدم. برای فیلم سه کام حبس هم جایزه گرفتم. سامان اصولا من را در کار فقط به عنوان بازیگر میبیند. اینطور نیست که حواسش به من بیشتر از بقیه باشد. یعنی ممکن است کاملا یک سکانس من را از فیلم بیرون بیاورد. در این موارد خیلی حرفهای کار میکند.
الان هم که سر سریال با او هستید.
بله. سریال گردن زنی که خیلی داستان عجیب و غریب و معمایی دارد با حرکتهای فروان. به نظرم کارگردانی این کار خیلی سخت است ولی سامان از پس آن برآمده است. من که خیلی از بودن در این سریال خوشحالم. برای اولین باز نقشی دارم که کمیشبیه خودم است.
کد خبر 850104 برچسبها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران نمايش خانگي